(چلیپای مسیح)

ای خوش آندم به چمن بلبل دستان آید

شاهد میکده وساقی مستان آید

عاشق باده پرستم درِ میخانه ی تو

خُم تهی گشته کرم کن که بغلیان آید

دلبر پرده نشین،چهره زما می تابد

مرغ حق خوش بود، ار سوی گلستان آید

دل چلیپای مسیح طرب وعشرت شد

به سلامی! سرآشفته به سامان آید

دیده خون است زهجرانش ،خدایا مددی

بوی پیراهن گم گشته به کنعان آید

مونس شمعم ودر لیل دُجی گریانم

به امید سحری،خسرو خوبان آید

بلبلان! نغمه وآواز سرآرید کنون

کاین صدای خوش ،از آن دلبرو جانان آید

ای شقایق دل ماخون شده چون دیده ی تو

(ناقلی )!لطف خدا وعده به پایان آید

شعر از:خودم