((عشق چيني))
راستي نقص از كيست؟ نه صداقت نه صفا، نه مروت نه وفا! واردات كشور؛ بي حيايي وبلا ، دروغ ؛ افترا ، خودخواهي وخودبيني ، عشق؛ چيني ! ما كه خود صادر كننده محبت ؛ يكدلي ؛ايثار وعشق واقعي بوديم ! چه شده است پس مارا ؟! راستي نقص از كيست ؛ شمع يا پروانه؟ آن قديم شمع با سوختنش به محفل سرد وتاريك جمعي گرمي وروشني مي بخشيد وشبي را به صبح مي رساند! ولي اينك ؛ تنها درقالب اعداد در جشن تولدها وغيره لحظه اي جلوه نمايي ميكند وبس ! وپروانه نيزبه همان اندازه به دورش مي چرخد وجالب اين است كه شمع نميداند با لحظه اي سوختن نمي تواند پروانه را عاشق خود كرده وپروبالش را بسوزاند وپروانه نيزتا شمع روشن است به گردش مي چرخد وخوب ميداند كه جلوه گري شمع از براي چيست .هردو غرقند در لحظه !! بعداز آن پروانه به دنبال شمعي ديگر وشمع نيمه سوخته (دست دوم) دركنج پستو يا زباله دان زندگي واين است فرق آن زمان واين زمان!